English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5961 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clinching U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinch U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
close in U نزدیک شدن شمشیرباز به بدن حریف
trompement U گریز شمشیرباز از ضربه حریف
deciding U نزدیک به دروازه حریف
hit U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hits U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hitting U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
headman U پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
headmen U پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
advances U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advance U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advancing U پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
icing U ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
loop drive U ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
holding and hitting U گرفتن حریف و ضربه زدن
stationary tactics U دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
hold U گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holds U گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
out of distance U دور بودن شمشیرباز از حریف
stances U طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
stance U طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
opposition U حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
peel U گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
peels U گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
in distance U نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
try U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
tries U کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
near all U نزدیک کردن شانههای حریف به تشک
power forward U مامورجلوگیری از نزدیک شدن حریف به سبد
hindered U جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindering U جلوگیری از ضربه زدن حریف
double hi U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double touch U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
hinders U جلوگیری از ضربه زدن حریف
hinder U جلوگیری از ضربه زدن حریف
shoulder block U سد کردن حریف با ضربه شانه
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
hear footsteps U عدم توجه به وفیفه درنتیجه نزدیک شدن حریف
hack U ضربه خطای دست به بازوی حریف
high sticking U بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
hacked U ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacks U ضربه خطای دست به بازوی حریف
counter riposte U حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
put away U ضربه محکم از بالای سر حذف حریف اسمش
speared U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spear U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spears U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
forcing U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
rear takedown with outside leg tackle U گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
force U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
spearing U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
byes U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
bye U صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
burn U امتیاز گرفتن از حریف
burns U امتیاز گرفتن از حریف
squib kick U ضربه کوتاه با پا که به اسانی به دست تیم حریف نیفتد
gimme U ضربه اهدایی به حریف روی چمن کوتاه گلف
knockouts U با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
knockout U با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
armlock U گرفتن بازوی حریف و کشیدن ان با فشار به پشت ارنج
leg block and under over U فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
dummy U کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
set up U جلو برتری حریف را گرفتن پاس به یار ازادتر
tackling U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackles U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackled U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackle U ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
dummies U کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
touchdown U حالت فرود امدن توپ درمنطقه خودی کسب 6 امتیازبا بردن توپ به ان سوی خط دروازه حریف
touchdowns U حالت فرود امدن توپ درمنطقه خودی کسب 6 امتیازبا بردن توپ به ان سوی خط دروازه حریف
high leg attack and shoulder control U زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
olympic lift and cross face U گرفتن بازوی چپ حریف از جلو وران پای راست از پشت
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
take croquet U ضربه زدن با گذاشتن گوی خود کنار گوی حریف
indian check U سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
covered U گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
find touch U بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
shooting U شوت بسوی دروازه
shootings U شوت بسوی دروازه
goal kick U شوت بسوی دروازه
obstruction U خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
obstructions U خطای قرارگرفتن بین گوی و حریفی که به سمت گوی می دودبقصد ممانعت حریف نه گرفتن گوی هر مانع بزرگ در مسیر قایق
time hit U ضربه شمشیرباز در ضد حمله
off target hit U ضربه بی ارزش شمشیرباز
hit not valid U ضربه بی ارزش شمشیرباز
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
rivaling U حریف
rivaled U حریف
matches U حریف
rival U حریف
adversarial U حریف
match U حریف
d. cut d. U حریف
adversaries U حریف
rivalling U حریف
rivalled U حریف
adversary U حریف
rivals U حریف
foes U حریف
foe U حریف
challengers U حریف
competitors U حریف
challenger U حریف
opponents U حریف
opponent U حریف
competitor U حریف
He was approaching the gate. U او [مرد] به دروازه نزدیک شد.
drops U جاگذاشتن حریف
targeting U سینه حریف
targeted U سینه حریف
target U سینه حریف
i cannot manage him U حریف او نمیشوم
dropping U جاگذاشتن حریف
dropped U جاگذاشتن حریف
head butt U با سر به حریف زدن
adversary U حریف کشتی
he was too much for me U من حریف او نبودم
playing the man U بازی با حریف
away U زمین حریف
drop U جاگذاشتن حریف
charges U حمله به حریف
charge U حمله به حریف
razzle dazzle U فریفتن حریف
deliver a series of blows U بمباران حریف
swingman U همه فن حریف
sell a dummy U فریفتن حریف
adversaries U حریف کشتی
downfield U زمین حریف
targets U سینه حریف
targetted U سینه حریف
targetting U سینه حریف
shadows U چسبیدن به حریف
ends U زمین حریف
opponent U حریف طرف
opponents U حریف طرف
ended U زمین حریف
end U زمین حریف
victims U حریف ضعیف
victim U حریف ضعیف
copes U حریف شدن
copings U حریف شدن
cope U حریف شدن
shadow U چسبیدن به حریف
jack of all trades U همه فن حریف
jacks of all trades U همه فن حریف
coped U حریف شدن
shadowed U چسبیدن به حریف
shadowing U چسبیدن به حریف
clearest U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clears U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clearer U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clear U دورکردن گوی از نزدیک دروازه
manage a person U حریف کسی شدن
assault U حمله بدنی به حریف
outplay U بازی بهتر از حریف
outroll U شکست دادن حریف
bluff U حریف را از میدان درکردن
clinching U بغل کردن حریف
personal foul U خطای بدنی به حریف
assaulted U حمله بدنی به حریف
assaults U حمله بدنی به حریف
block U سدکردن غیرمجاز حریف
outclasses U شکست فاحش حریف
unanswered U همردیف نبودن حریف
outclassed U شکست فاحش حریف
hinder U مانع حریف شدن
outclass U شکست فاحش حریف
draw U رویارویی دو حریف در اغار
pattern offense U موضعگیری در برابر حریف
jink U فریب دادن حریف
go behind U به پشت حریف رفتن
kin geri U لگد به بیضه حریف
kukutsu dachi U ایستادن در مقابل حریف
blocks U سدکردن غیرمجاز حریف
blocked U سدکردن غیرمجاز حریف
draws U رویارویی دو حریف در اغار
outclassing U شکست فاحش حریف
clinches U بغل کردن حریف
circle dodge U گریز از حریف در مسیرمنحنی
Recent search history Forum search
1pedal pamping
1گج
1meaning of taking law
1wife is life life is knife knife kill the life
2to keep someone up
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
0كشيدن دروازه از چوكاتش
3معنی کلمه retraction چیست؟
0ضربه به میانه پایین گوی در بیلیارد در انگلیسی چی میشه؟
0shmoralizing
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com